ایران پروداک|مرکز تخصصی تحلیل آماری پایان نامه،کاهش تضمینی همانندجویی
ایران پروداک
مبانی نظری رفتار ضدشهروندی

مبانی نظری رفتار ضدشهروندی

مبانی نظری و پیشینه مدیریت
قیمت: ۱۴,۰۰۰ تومان
613

مبانی نظری 
نوع فایل: WORD 
منبع: دارد
پاورقی: دارد
تعداد صفحه: 14
قیمت: 14.000تومان

2-2- مباني نظري پژوهش
(ACB) پژوهشهاي انجام شده در مورد رفتار ضد شهروندي نسبتاً جديد مي باشد و كمتر بسط يافته اند. اين رفتارها در جهان موجب از دست دادن ميلياردها دلار در سال مي شوند 
.( Pearce and Giacalone,2003) 
با ورود مفهوم رفتار ضدشهروندي به ادبيات مديريت ، جيل بال ، تروينو  و سيمز (1994 ) آن را به منزله نوعي "بدرفتاري كارمند كه از بازد ه كار او مي كاهد "، تعريف كردند؛ ضمن اينكه عبارتهايي نظير پرخاشگري (Neuman and Barron, 1998) رفتار ضد اجتماعيGiacalone and Greenberg,1997)) رفتار غيرمولد و ناكارآمد، (Fox and Spector, 1999) بزهكاري( Hogan and Hogan, 1989) انتقام جويي (Skarlicki and Folger, 1997) كينه توزي (Bies et al., 1997) و انحراف)(Robinson and Bennett, 1995Hollinger, 1986)   نيز براي توصيف رفتار ضد شهروندي به كار رفته اند. محققاني كه در اين زمينه مطالعه كرده اند، دريافته اند كه ممكن است اين رفتارها، طيف گسترده اي از واكنش ها را نظير خرابكاري، دزدي، انتقامجويي، نزاع، پرخاشگري و حتي شوخي را در بر گيرند .(Pearce and Giacalone,2003)
در بسياري از حالتها ممكن است يك رفتار نامطلوب، با يك رفتار شهروندي مطلوب در تضاد باشد . براي مثال، رفتار شهروندي ناشي از وجدان كاري، در تضاد با طفره  رفتن از كار و غيبت و تاخير تجلي مي يابد.(Spector and Fox,2002).
اما بسيار مهم  است كه بدانيم رفتار ضدشهروندي صرفا سطح پاييني از رفتار شهروندي نيست . اين موضوع با نظر پوفر  نيز انطباق دارد كه نشان مي دهد، رفتارهاي ضدشهروندي نقطه مقابل جنبه هاي مثبت رفتارهای اجتماعي نيستند و الزاما رفتارهايي منحرفانه تلقي نمي شوند.(مکینز  ،1998) 
مطالعات معدودي كه درخصوص رفتار  ضدشهروندي انجام شده است، عمدتا بر بررسي آثار مخرب اينگونه رفتارها بر بهره وري سازمانهاي تجاري، تاكيد داشته اند؛ براي مثال رفتارهاي ضدشهروندي در سازمانهاي تجاري اثرات زيانباري بر نيروي فروش سازمان دارند . بررسي ادبيات خريدار- فروشنده نشان مي دهد كه رفتار و روش فروشنده برفراگرد مبادله اثر مي گذارد .
مفهوم رفتارهاي ضد شهروندي كه جلينك و آهرن (2006)، پيرس و گياكالون (2003)، بال و همكاران (1994) به كار برده اند، با عناويني متفاوت توسط ساير  پژوهشگران نيز به كار گرفته شده است . اگرچه اين مفاهيم كاملا بر هم منطبق نيستند
ليكن همپوشاني هاي موجود در اين طيف رفتار ها قابل توجه اند . مهمترين عباراتي كه معرف نوعي رفتار ضدشهروندي هستند، عبارتند از:
الف) رفتار ناهنجار كارمندان  رابينسون و بنت ( 1995 ) ناهنجاري رفتاري كارمند را به عنوان رفتاري اختياري مي دانند كه هنجارهاي مهم سازماني را نقض مي كند وخوب بودن يك سازمان يا اعضاي آن و يا هر دو را تهديد مي كند. آنها بين رفتار ناهنجارو رفتار غيراخلاقي كارمند تمايز قائل شده اند . از نگاه آنها ناهنجاري بر رفتارهايي متمركز است كه هنجارهاي سازمان را نقض مي كنند، در حاليكه رفتارهاي غير اخلاقي، نقض قوانين و ارزشهاي اجتماعي هستند . رابينسون و بنت ( 1995 )، يك گونه شناسي دو بعدي از رفتارهاي محل كار را بسط داده اند: "كم اهميت" در برابر "خطير" و "بين فردي" در برابر"سازماني" اين طبقه بندي در جدول ( 1) ارائه شده است(رابینسون و بنت ،1995)
ب) رفتار ضد اجتماعي  - گياكالون و گرينبرگ  ( 1997 ) رفتار ضد اجتماعي را به مثابه رفتاري كه باعث آسيب به سازمان، كارمندان يا سهامداران آن مي شود ، تعريف كرده اند . نمونه هاي ي از رفتار ضداجتماعي عبارتند از : آتش سوزي عمدي، اخاذي، رشوه خواري، تبعيض، جاسوسي، زياده خواهي، كلاهبرداري، پس زدن، دروغگويي، خرابكاري، دز دي و پيمان شكني و خشونت بين فردي  . اين تعريف رفتارهايي را كه در داخل و خارج سازمان واقع مي شوند و نيز رفتارهايي را كه باعث آسيب به افراد و سازمان مي شوند در بر مي گيرد(گياكالون و گرينبرگ،1997).
ج) رفتارغيركاركردي  - گريفين و همكارانش ( 1998 ) رفتار غيركاركردي در سازمان را با پيامدهاي منفي براي سطوح فردي، گروهي و حتي سازماني، مد نظر قرار مي دهند. اين چارچوب مفهومي رفتارهايي را در برمي گيرد كه بسته به قصد و نيت، كاركردي يا غيركاركردي محسوب مي شوند. اين رفتارها در دو طبقه كلي قابل تقسيم بندي هستند : رفتارهايي كه مستقيما به افراد يا گروه ها آسيب مي زنند! و رفتارهايي كه به سازمان آسيب مي رسانند! واضح است كه بسياري از رفتارهاي غيركاركردي ممكن است نهايتا هم به فرد و هم به سازمان صدمه بزنند؛ اما اينكه كداميك بيشترين و مستقيم ترين خسارت را متحمل مي شود، ملاك اي ن تقسيم بندي است . اين طبقه بندي در جدول( 1) معرفي شده است. همان طور كه ملاحظه مي شود رفتارهايي كه به خارج از سازمان صدمه مي زنند در اين طبقه بندي ديده نشده اند . به علاوه، خطوط تقسيم اين طبقه بنديها شفاف نيست؛ براي مثال ، ممكن است برخي رفتارها، مثل اقدامات كا ري غير ايمن، در بيش از يك طبقه قرار گيرند ( 2002،Grriffin et al).
د) رفتارهاي ناكارآمد - اسپكتور و فوكس ( 2002 ) رفتار ناكارآمد(CWB) را به  مثابه رفتاري كه به قصد آسيب زدن به سازمان يا ساير اعضاي آن انجام مي شود، نظير اقدامات بالقوه آسيب زننده، تعريف مي كنند. نمونه اي از اين رفتارها عبارتند از : اجتناب از كار، انجام نادرست وظايف، تعرض فيزيكي، ابراز خصومت لفظي (ناسزاگويي)، خرابكاري، و دزدي . برخي اقدامات نظير تعرض و خصومت، مستقيما عليه افراد انجام مي شوند، در حاليكه اقدامات ديگر مثل انجام نادرست وظايف يا خرابكار ي، مستقيما عليه سازمان صورت مي پذيرند. برخي اقدامات نظير دزدي نيز ممكن است هم عليه افراد باشد و هم عليه سازمان.
ه) بدرفتاري سازماني  -(OMB) از نظر وردي و وينر ( 1996 ) هر اقدام عمدي كه توسط اعضاي سازمان، هنجارهاي اجتماعي يا سازماني را نقض م يكند، نوعي بدرفتاري سازماني است . مشابه آنچه كه در رفتارهاي غيركاركردي وجود دارد، در اين تعريف نيت و قصد كارمند، نقشي اساسي دارد . رفتارهايي كه با ارزشهاي سازماني سازگارند، اما با ارزشهاي اجتماعي تناقض دارند (مثل دروغ گفتن به نفع سازمان )، به منزله بدرفتاري سازماني تلقي مي شوند همچنانكه رفتارهايي كه با ارزشهاي اجتماعي سازگارند، اما با ارزشهاي سازماني در تضادند (مثل افشاي اسرار سازمان). اين رويكرد بيشتر انواع رفتارهاي آسيب زننده را در برمي گيرد؛ هم رفتارهايي را كه در داخل و خارج به سازمان آسيب مي رسانند و هم رفتارهايي را كه به افراد آسيب مي زنند و هم رفتارهايي را كه به جامعه صدمه مي زنند(وردي و وينر ،1996). 

محصولات مشابه