ایران پروداک|مرکز تخصصی تحلیل آماری پایان نامه،کاهش تضمینی همانندجویی
ایران پروداک
مبانی نظری تفکر استراتژیک

مبانی نظری تفکر استراتژیک

مبانی نظری و پیشینه مدیریت
قیمت: ۲۵,۰۰۰ تومان
696

تفكر استراتژيك 

تفكر استراتژيك يك قدرت دروني است براي ديدن فرصتها وكمبودهاي بازار و برنامه ريزي بهينه براي رسيدن به اهداف عاليه سازمان. 

ميتوان گفت تفكر استراتژيك ابزاری برای معرفی مفاهیم و رویکردهاست، ولی معرفی «تفکر استراتژیک» ازطریق تعریف آن کاری کم ثمر است. علت این امر در پیچیدگی مفهومی این رویکرد نهفته است. تعاریف متعددی که برای تفکر استراتژیک ارائه شده هریک به جنبه هایی از این رویکرد توجه داشته اند، هرچند هیچ یک تمامی ابعاد را در برندارند. در چنین شرایطی بهتر است برای معرفی به جای تعاریف، به ماهیت و ویژگیهای تفکر استراتژیک پرداخته و بدین ترتیب تلاش شود تا نمای صحیحی از این رویکرد تصویر گردد.

مبانی نظری تفکر استراتژیک

نوع فایل: WORD 

پاورقی: دارد

تعداد صفحه: 33 

تعریف تفکر استراتژیک

تعریف 1: تفکر استراتژیک عبارتست از معماری هنرمندانه استراتژی بر مبنای خلاقیت، کشف و فهم ناپیوستگی های کسب و کار. (گری هامل، 1989)تعریف 2: تفکر استراتژیک طرح ریزی اقدامات براساس یادگیری های جدید است. (رالف استیسی،1992)

تعریف 3:تفکر استراتژیک از ديدگاه گینزبرگ، یک فرآیند سنتز ذهنی است که از طریق خلاقیت و شهود، نمای یکپارچه از کسب و کار را در ذهن ایجاد می کند.
تعریف 4: تفکر استراتژیک یعنی هنر استفاده از موقعیتها بحرانها برای خلق موقعیت برتر مزیت رقابتی برای سازمان ( مسگریان، 1393)

- اهمیت تفکر استراتژیک 


تفکر استراتژیک مزایای شخصی و حرفه‌ای ارزشمندی دارد. مثلا اعتماد و همکاری همکاران با هم، مدیران و افراد تحت سرپرستی. یا موارد دیگری مثل هماهنگی. هارمونی برای انسان لذت‌بخش است و هماهنگی نیز از جنس هارمونی است. هماهنگی لذت‌بخش است. هم‌سویی و آینده‌نگری. هیچ کس از ساز مخالف خوشش نمی‌آید. تعهد. بهبود عملکرد. و مهم‌تر از همه این که در اثر تفکر استراتژیک فرهنگی متولد می‌شود که در آن تفکر ناب ارزش پیدا می‌کند. ذهن ما پر است از تاریخ تفکر و خالی از خود تفکر. حالا وقت بالا زدن آستین‌هاست. مارسل پروست نویسنده کتاب در جست و جوی زمان از دست رفته می‌گوید: سفر اکتشافی تنها جست و جوی سرزمین‌های تازه نیست. نگاهی متفاوت نیز کشفی شگرف به دنبال خواهد داشت.
به دلیل اثر پروانه‌ای، یک اقدام در یک نقطه از جهان، هر چقدر هم که کوچک باشد، می‌تواند روزی و در نقطه‌ای دیگر از عالم باعث اتفاقات بزرگی شود. این که در دنیای پیچیده ما، نظم را باید در دل بی‌نظمی جست و جو کرد و این که بسیاری از اتفاقات مهم زندگی ما، بر مبنای تصادف (نه شانس) اتفاق افتاده است، نشان می‌دهند که ما باید پیوسته و به صورت تمام وقت از بالا به همه چیز نگاه کنیم.
تفکر استراتژیک یک شغل پاره وقت نیست.
دنیای امروز ما دنیایی است که قوانین جنگل بر آن حاکم است. رقابت. برای زنده ماندن در رقابت دنیای امروز و زیر چتر قانون جنگل، تنها یک راه وجود دارد: تفکر استراتژیک.
بنابراین پاسخ به پرسش بالا بستگی دارد به پاسخ این به سوال: می‌خواهید کجای جنگل باشید؟

عناصر تفكر استراتژيك را مي توان به صورت جامع تر تقسيم بندي ومعرفي نمود:



الف) تفکر سیستمی
- کافمن: تغییر دیدگاه از تجزیه سازمان به عوامل خرد و کارمندان به مواجهه با سازمان به عنوان یک سیستم جامع که هر بخش آن با کل سیستم در تعامل است.
- سنجه: ما باید نگاه فرا شخصیتی و فرا رویدادی داشته باشیم. ما باید به ساختارهایی که به رفتارهای فردی شکل می دهند و شرایطی که رویدادهای مطلوب را رقم می زنند توجه کنیم. چنین دیدگاهی نیازمند فهم کامل دینامیک های ضمنی داخلی و خارجی سازمان است.
ب) خلاقیت
استراتژی عبارت است از ایده ها و توسعه راه حل های نوین برای ساخت مزیت رقابتی، از این رو استراتژیست ها باید خلاق باشند.
وودمن : خلاقیت عبارت است از ساخت محصولات، خدمات، ایده ها و فرایندهای کاربردی و ارزشمند توسط افرادی که با یکدیگر در یک سیستم اجتماعی پیچیده کار می¬کنند.
- عنصر مشترک همه تعاریف: نو بودن و مرتبط بودن به فعالیت های سازمان
- مهارت تفکر خلاقانه: توانایی تولید راه حل های فراوان برای حل یک مشکل و توسعه و شناسایی الگوها و روش های نا معمول.
- توسعه استراتژی های منحصر به فرد و برنامه های عمل منحصر به فرد.
دبونو : بدون خلاقیت نمی توانیم به طور کامل از اطلاعات و تجربه ها که در دسترس ماست استفاده کنیم و در ساختارهای قدیمی، الگوهای قدیمی و مفاهیم قدیمی باقی می مانیم.
ج) داشتن چشم انداز
تحقیقات کلینز نشان می دهد که شرکت هایی با شم قوی نسبت به چشم انداز و هدف در بازار سهام بسیار موفق تر بوده اند. رهبران در این شرکت ها تاکید زیادی بر ساخت سازمان هایی داشته اند که درک عمیقی از دلایل وجودی شان و ارزش های بنیادینشان دارند (کلینز، 29:1998).


2-1-6- کارکردهای تفکر استراتژیک


تفکر استراتژیک برای مدیران:
1. چشم انداز می آفریند.
2. چشم انداز از سنتز عوامل موثر در کسب و کار و خلق راهکارهای پاسخگویی به آن شکل می گیرد. که در صورت اثر بخش بودن منجر به موارد زیر می گردد :
الف) شناخت واقعیت های بازار (زودتر از رقیب)
ب) درک جهت ها و ناپیوستگی ها (زودتر از رقیب
ج) خلق راهکار (موثرتر از رقیب)
3. ارزش های کلیدي سازمان را شکل می دهد.
4. الگوی ذهنی می سازد.
تفکر استراتژیک سبب می شود تا:
1- منابع سازمان بر فعالیت های ارزش آفرین متمرکز شود.
2- از پرداختن به همه امور اجتناب می شود.
3- سازمان با داشتن استراتژی خاص ومنحصر به فرد خود متمایز گردد.

محصولات مشابه